جدیدترین مطالب
داستان
بهادر
با نگرانی از دیوار پرید تو حیاط…نصفه شب بود…باز هم با دوستانش رفته بود پی خوش گذرانی. خواهرش بیدار بود اما به روی خودش نیاورد
۱۴۰۰/۰۵/۰۲
بدون دیدگاه
داستان
سه داستانک تخیلی
داستان اول عاقبت آسفالت آسفالت کف خیابان خسته بود.از گرمای ظهر بی جان شده بود.حالا که آفتاب دارد نعشش را از روی آسفالت می
۱۴۰۰/۰۲/۲۹
۴ دیدگاه
دستهبندی نشده
انگیزه بخش باش
دوست من یک نقاش درجه یک است.من با دیدن هنرش واقعا ذوق می کنم،اما خب همانطور که یک زمان من فکر می کردم از نوشتن
۱۴۰۰/۰۲/۲۱
۳ دیدگاه
داستان
داستان های ننوشته را ، بنویس
نوشتن هدفی است که هر روز باید دنبال شود.نوشتن روزانه شاید خسته کننده به نظر می رسد.اما درمان نوشتن،نوشتن است. دوست دارم داستان بنویسم. خیلی
۱۴۰۰/۰۲/۱۹
۱ دیدگاه
تحول
درمان درد تایید شدن چیست؟
روز اولی که می خواستم کانال تحول را ایجاد کنم به خودم قول دادم نگران تعداد مخاطب هایم نباشم.بلکه بیشتر روی نوشته هایم تمرکز کنم.
۱۴۰۰/۰۲/۱۷
۱ دیدگاه
تحول
می خواهم ننویسم
استمرار در نوشتن گاهی با درد و رنج همراه است.البته باید واضح تر بگویم این ذهن بازیگوش دوست دارد همواره مثل یک جاندار چموش
۱۴۰۰/۰۲/۱۵
۲ دیدگاه
عضویت در خبرنامه
آرشیو ماهانه
- اردیبهشت ۱۴۰۱ (۱)
- مرداد ۱۴۰۰ (۶)
- اردیبهشت ۱۴۰۰ (۲۰)
- فروردین ۱۴۰۰ (۳)
- اسفند ۱۳۹۹ (۵)
- بهمن ۱۳۹۹ (۴)
- دی ۱۳۹۹ (۱۲)
- آبان ۱۳۹۹ (۱)
- مهر ۱۳۹۹ (۹)
- مرداد ۱۳۹۹ (۳)
- تیر ۱۳۹۹ (۴)
آخرین نظرات: