تو خود چراغ خود باش،تاثیر انتقاد و تشویق در فرد

با چند تشویق فکر می کنی موفق شده ای و با چند انتقاد فکر می کنی شکست خورده ای؟

 

با سوال شروع کردم.چون خیلی این سوال توی سرم می پیچد.آیا تشویق ملاکی برای موفق بودن است؟آیا انتقاد دلیلی بر موفق نبودن و شکست است؟

 

در تاریخ بشر نمونه هایی را خوانده ایم که مورد انتقاد بودن،حتی مورد آزار قرار گرفتند اما کلام شان صحیح بود.فقط اطرافیان شان فهمی از این موضوع نداشتند و درست و غلط را بر اساس محوریت تفکر خودشان تعیین می کردند.

 

انتقاد و تشویق هم می تواند خوب باشد هم بد.اما من تلاش کرده ام که خوب و بد را ملاک قرار ندهم.زیرا آنوقت جهان به دو بخش خیر و شر تقسیم می شود.آنوقت خوب و بد، همه چیز را سیاه و سفید می کند.

 

جهان نسبی است.من به شخصه نمی توانم خوب و بدی به دنیا نسبت بدهم.فقط می توانم ترکیب خوب و بد را ببینم.با معیارهای خودم بسنجم.

 

اما حالا چرا این مسئله را مطرح کردم…بحث تشویق و انتقاد…

 

در همین روزهای نزدیکی که گذشت به نتایج جدیدی رسیدم.که معیارهای مرا تکان داد.در رابطه با تشویق و انتقاد…قبلا نسبت به تشویق و انتقادها دقت یا شدیدتر از آن وسواس داشتم.

 

به واسطه ی این وسواس با خودم درگیر شدم تا ریشه این دقت و حساسیت را متوجه بشوم.چه چیزی باعث می شود که به تشویق و انتقاد وسواس باشم.چه چیزی را در آدمهای دیگر جستجو می کردم که در خودم نبود.

 

بالاخره با کمی کنکاش درونی ،نوشتن و مطالعه به نتایج جالبی رسیدم.نتایجی که ممکن است فقط برای خودم مناسب باشد.اما بد ندیدم مطرح کنم تا کسانی که مثل من درگیر هستند به کنکاش خودشان بپردازند.

 

تشویق و انتقاد به خودی خود بد نیستند.بلکه زمانی آسیب زا می شوند که بیش از حد به آنها توجه کنیم.خودمان در سایه برویم و نظر دیگران نور بشود برای ما یا برعکس ما را در تاریکی فرو ببرد.

 

 

انتقاد و تشویق دیگران خوب است.بالاخره از دیدگاهی دیگر خودمان را می بینم و می شناسیم.اما زمانی این انتقاد و تشویق آسیب زا می شود که از لحاظ روانی دچار یک حساسیت بشویم.خودمان را از بر اساس آن تشویق ها و انتقادها بسنجیم.

 

در واقع بهترین راه حل این است که اول از همه مستقل از افکار اطرافیان باشیم.آنوقت نظر دیگران مثل یک نظر است نه بیشتر نه کمتر.

 

آسیب زایی انتقاد و تشویق زمانی است که منتظر باشیم تا نظر دیگران را بشنویم انوقت بر اساس آن نظر قدم بعدی را برداریم.تصمیم های خودمان را بگیریم.در اهدافمان مدام تجدید نظر کنیم.

 

نمی دانم کدام آموزش باعث شده که اکثر ما نسبت به انتقاد و تشویق حساس باشیم.اما می دانم وقت آن است تا تفکرمان در رابطه با این دو بحث، نو کنیم.

 

دوست دارم نسل جدید ما بیشتر از اینکه درگیر انتقادها و تشویق باشد درگیر رشد خودش باشد.خودش را فرای انتقاد و تشویق ببیند و راه را دریابد.

 

میکروب ها موجودات بدی شناخته می شوند که قصد بیمار کردن ما را دارند.اما یادمان باشد که در بدن انسان میکروب های مفیدی وجود دارد که اگر نباشند سیستم ایمنی بدن بهم میخورد.

در هر صورت خودمان باشیم.راه مان را دریابیم.فراتر از انتقادها و تشویق ها باشیم.

 

من وقتی فراتر از انتقادها و تشویق ها باشم،بهتر رشد می کنم.زیرا سوخت و انرژی ام را از خودم،هدفم و مسیرم می گیرم.

اما اگر منتظر اطرافیانم باشم و منبع سوخت و انرژی من از انتقادها و تشویق ها باشد،بی شک جایی متوقف خواهم شد.

 

 

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

بخش‌های سایت من:

5 پاسخ

  1. در واقع بهترین راه حل این است که اول از همه مستقل از افکار اطرافیان باشیم.آنوقت نظر دیگران مثل یک نظر است نه بیشتر نه کمتر.
    دوست دارم نسل جدید ما بیشتر از اینکه درگیر انتقادها و تشویق باشد درگیر رشد خودش باشد.خودش را فرای انتقاد و تشویق ببیند و راه را دریابد.
    ———
    دقیقا اکثر ما دچار تاییدطلبی به شکل افراطی شدیم من از خودم میگم وقتی میخواستم علاقه ام به نقاشی را امتحان کنم ترس از انتقاد و حتی طردشدن داشتم و خیلی موارد دیگه و حتی در زندگی و روابط شخصی. ممنونم از مطالب خوب و مفیدت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط