موسیقی،درون من و احساس

 

من موسیقی را دوست دارم.موسیقی باعث می شود به سکوت درونی برسم و در ریتم های پخش شده غرق بشوم.موزیک های فرانسوی از علاقه های عجیب من است که با توجه به اینکه متوجه نمی شوم که خواننده چه می خواند ولی بسیار علاقمند هستم.
آهنگ هایی که با گوش من و زبان من عجین نباشند برای من جالب است،البته در موسیقی احساس را در حنجره می توانم بیایم و احساس با روح من آمیخته می شود.
موسیقی راهی برای دوستی و صلح میان انسانهاست،زیرا گاهی بیان ، کلمات و زبان نمی تواند انچه در درون ما جاریست اما گاهی یک ریتم را می توانم بیایم که در آن حرف های من گفته شده است.
موسیقی کلام مشترک احساس است که می توانم قلب انسان ها را به خودم نزدیک تر کنم،گاهی یک ریتم ملایم را می شود با مهمان ناخوانده ای که حتی نامش را نمی دانم گوش بدهم و بعد از آن ساعتی گرم گفتگو شوم آنچنان که گویی برای هم آشنا بوده ایم فقط زبان مشترکمان را درنیافته بودیم.
ما می توانیم زبان مشترک را از میان ریتم ها یی که از ترکیب سازهای مختلف بر خواسته می شود پیدا کنیم ، زیرا احساس های ما درگیر می شود و از آن برانگیختگی احساس ،شوری در جان انسان می افتاد که شاید قبلا نمی دانست که آن احساس هم در وجود او بوده است.و راهی برای رسیدن به آن حس خاص نمی یافت…
من در موسیقی گاهی خودم را می یابم و گاهی خودم را میان سبک بالی احساس گم می کنم،نمونه ش با موزیک های کلاسیک بتهوون داستانی تخیلی نوشتم که بسیار دوستش دارم.

با موزیک های فرانسوی به کاخ های با شکوه،به کوه های دست نیافتنی میرسم.و هر کدام از این احساس ها را با جلوه های جدید می یابم.
موسیقی خود راهی برای درمان است و البته گاهی برای نابودی روان انسان انتخاب می شود، آنگاه که به جای درست انتخاب کردن ما رو می آوریم به آنچه که رنج را درون ما زنده نگه می دارد ،از رنج به خمودگی می رسیم و از خمودگی افکارمان به تنی ناسالم و روانی پریشان می رسیم.
البته بعضی انسان ها هم هستند که هیچ علاقه ای جز آهنگ های همزبان ندارند و حتی یک لحظه شنیدن موسیقی خارج از فهم زبان گفتاری، باعث کلافگی شان می شود که مطمئن هستم از لحاظ روانشناختی دلایلی دارد.
اما خب من از موسیقی سنتی لذت می برم ،از پاپ لذت می برم.و صدای بانو هایده برایم یکی از بهترین انتخاب هاست.
اما خب موسیقی های غربی و فرانسوی هم علاقه دارم ، و البته یکی از علاقه هایم اشتراک گذاری موزیک های مورد علاقه ام است…
شاید روزی مقاله درباره ی تفاوت موسیقی،موزیک ، آهنگ بنویسم.البته قبل از مطالعه ای در این مورد خواهم داشت.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

بخش‌های سایت من:

9 پاسخ

  1. فروزانِ عزیز، متن خیلی خوبی نوشتی، متن متفاوتی بود. در این مدت که می‌نویسم و سایت‌های دوستان را می‌بینم، این مطلب برایم تازگی داشت.
    موفق باشی دوستم

  2. من عاشق موزیک فرانسوی و اصلا موزیک به زبان های دیگه م
    راست می گن که موزیک زبان اصواته و نه کلمات وشما حتی اگه زبان ندونی حس رو می گیری
    داشتم فکر می کردم چه خوبه آهنگ های فرانسوی و …بذاری تو سایتت

  3. من فکر می‌کنم لازم نیست حتما تک تک کلمه‌های یک موسیقی رو متوجه بشیم، موسیقی خوب میتونه همیشه حس خودش رو به مخاطب انتقال بده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط